سه شنبه 20 اسفند 1398 07:17 ب.ظ
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.
دیدگاه :نظرات
آخرین ویرایش:سه شنبه 20 اسفند 1398 07:21 ب.ظ
سه شنبه 20 اسفند 1398 07:05 ب.ظ
سلام خوبین♡
واووووو چه قالبمون خوشمل شده♡^♡
وقتی قالب رو دیدم فکر کردم تو اونیکی وبم=/
اومدم درباره‌ی مسابقه بوگم^^
خب میس مرینت برای من هیچ امضایی نفرستاد و یاسمن بالا رفت
مسابقه بعدی:AK و lovly M
فرض کنید قراره برای لیدی باگ یه نماد طراحی کنید
اونو روی کاغذ یا با برنامه‌‌‌ای درست کنید و همینجا برام بفرستید
موفق باشید^^
دیدگاه :نظرات
برچسب‌ها:
مسابقه?
آخرین ویرایش:سه شنبه 20 اسفند 1398 07:14 ب.ظ
سلامی‌دباره
روز پدر رو به تمام پدر‌های میراکولر تبریک میگم
خب چند تتا عکس اوردم
میدونم کیفیتش بده ولی نیگا
یوهو خخخخ بریم عکس بعدی
نمیدونه اون لیدیباگ سمت راستش همون مارینته که تو بغلشه-____-
اسلاید بعدی
خخخ عطر ادرین واقعیه!
اسم عطرشم گابریله خخخخخ
بعدی
اخه چه صحنه ای
خیر سرم رفتم عکس پدرانه پیدا کنم خخخخ
عکس بعدی
چقدر قشنگ>~ <
بعدی
خخخخخ این دوتا چقدر باحال شدن
برای پروفایل خوبه عکسش
بعدی
و یک عکس پدرانه
روز پدر مبارکککککک
بعدی
اوه مای گاد*________*
چقدر جوون بودن
گابریل همون خشک همیشگی
تام‌چقدر لاقر بوده جذاب بوده‌ها*-*
اگه دقت کنین اون پشت پشت سابین یه زن و مردن اونا ادری و شهردارن
بعدی*-*
مارینت به سبک ادرین
بازم‌خوشگله‌ها*-*
کامنت بدین پلیززززززز
دوشنبه 19 اسفند 1398 02:44 ب.ظ
1-سرگرمی
2-کمیک
3-عکس و والپیپر و...
نظرات :کدوم؟
آخرین ویرایش:دوشنبه 19 اسفند 1398 02:51 ب.ظ
اومدم بازم با ادیت
که خیلی جالبن
نظرتونو راجب ادیتام بگین که چطور میتونم حرفه‌‌‌ای بشم
من اگه برم تو میراکلس اینطوری میشم
همکاری من و کت(من تو حالت ابرقهرمانیم)
من و رقص باله
خوب برارید داستان خودمو تعریف کنم
من داستانو جوری برای خودم طراحی کردم که میراکلسو از ناتالی بدون کشف هویت پس میگیرن و مستر فو میگه میراکلس طاووس اگه به دست ادم خوبی بیفته واون قهرمان بشه با این قدرت زیاد نمیتونه کمکی به سوپر هیروها بکنه
پس میراکلس و قدرتشو تغیر میده
میراکلس تبدیل به یک تل یاسی میشه که وقتی دوسو به داخلش میره و تبدیل میشه
تبدیل به یک تاج با یاقوت‌های بنفشو سرمه‌‌‌ای میشه
درنتیجه دوسو هم تغیر میکنه و اونجوری که میگن گریالو و احساساتی نیست
مغرور و حساسه و خیلی هم به خودش مینازه درست مث طاووس
لباس این قهرمان هم فرق داره و مث یه پالتو پشمی‌سرمه‌‌‌ای نیس و رنگ صورتشم ابی نمیشه
شما لباس لیدی باگ رو بدون خال تصور کنید
حالا اونو سرمه‌‌‌ای فرض کنید
وبعد به جای خالها یاقوت‌های لوزی شکل به رنگهای صورتی ابی و بنفش داره
قدرتشم اینه که از دستاش کریستال میاد
البته کریستال‌های پیوسته به هم
اون میتونه با این قدر همزمان با پایین اومدن زیر پاش کریستال درست کنه
و هر وقتم خواست ناپدید بشن
اسم قهرمانیشPrnss peacock هستش به معنای پرنسس طاووس یا شاهدخت یا شاهزاده طاووس
جمله جادویی هم یه چیزی تو مایه‌های اینه [دوسو!! تایم اِ شاین] که به معنای اینه که دوسو وقته درخشیدنه
و صاحب اون میراکلس کسی نیس جز.....یه دختر تویه پاریس به نام کاترین
اون تویه حالت معمولیش یه خواننده راک و پاپ هست که خیلی معروفه
این شخصیت عاشق کت نواره
ببینید اگه تیتراژ میراکلس با توجه به این که کلویی کویین بی نیس و نداریمش
و میراکلس طاووس به من میرسه و ناتالی میراکلس کبوتر رو میگیره عکس تیتراژ میراکلس اینطوری میشه
خیلی قدکوتاه افتادم ولی از یه بچه ۱۳ ساله چه انتظاری میشه داشت
من به سبک انیمه
و اگه من میراکلس گربه رو بگیرم
و باز من به سبک انیمه
ببخشید که دارم به سبک خودم پست میزارم شاید فکر کنین خیلی مغرورم
و پز میدم
اگه اعتراضی داری بگو
اگه پیشنهادی برای حرفه‌‌‌ای تر شدنم داری بگو
یکشنبه 18 اسفند 1398 10:47 ب.ظ
چند تا عکس پدرانه
چی بگم گابریله دیگه عجیب مرموز حساس خونسرد
تبدیل‌های جدید با قدرت‌های حدید از واقعی بودنش مطمئن نیستم ولی جالب و زیباست اابته بابت کیفتش بگم که اسکرین شاته
سرگرمی‌یه اشکال پیدا کنید. ( یه سوتی) توی این عکس یه سوتی وجود داره.
جایزه هم داره
نفر اول :هر چی خودش حوایت و من بتونم انجامش بدم
نفر دوم: (نمی‌دونم پیشنهاد بدید جایزشو خودش هم میتونه چیزی که دوست داره بگه اگه بتونم فراهمش میکنم )
نفر سوم: دو تا عکس از شخصیت مورد علاقش(یا شیپ مورد علاقش)
(همه نفرات اول تا سوم کارت پستال هم جایزه میگیرن)
ممکنه به خاطر اون مسابقه و جوایزش حایزه‌های این مسابقه یه روز دیر تر یا یه ساعت دیر تر داده بشه بکشه البته ممکنه که بخاطر اون از شرکت کننده‌ها و برنده‌ها از همین الان عذر خواهی میکنم امیدوارم پیش نیاد همچنین از شرکت کننده‌های مسابقه بخاطر دیر گذاشتن
پست نظر سنجی.
مواظب سلامتیتون باشید و کامنت بدید لطفا اینکه فعالیتم کم میشه بخاطر کامنت‌هاست کامنتا زیاد شد فعالیتم بیشتر و بیشتر میشه.
کامنت نشه فراموش.
نظرات :نظرات
آخرین ویرایش:یکشنبه 18 اسفند 1398 11:05 ب.ظ
از زبان کت نوار:
..لیدی جان منو جولیکا رو کشید بالا وقتی رسیدم بالا موهام کامل جلوی چشمامو گرفت برای همین هم لیدی باگ داشت هر هر میخندیدصدای انگشترم دراومد نفس نفس زنان گفت: کت...خیلی با حال شدی...ببخشی....د!...هار‌هارهار... میگم چیزه... بیا خشکت کنم الان سرما می‌خوری
... به نگاهم به جولیکا کرد و گفت تو برو خونت خودتو خشک کن بدو! خدافظ!!! برگشت سمت من موهامو از جلوی چشمام کنار زد و اولین چیزی که دیدم صورت ماهش بود
... یهو یه باد تندی وزید یخ کردم گفتم میشه از این جا بریم؟ لیدی باگ سمت من برگشت ...یهو زبونش بند اومد آروم سرخ شد
...از زبان لیدی باگ...
ولی بعد شیطونیش گرفت: مای لیدی؟... چرا سرخ شدی؟؟؟
سریع برگشتم : نخیرم!!!! نشدم!!! لبخندمسخره اش را کشیده تر کرد: تو فک میکنی من کیوتم؟
_خفه شوووو!!!!!
_خودت برگرد خونهتون!
جیغ زدم کولوچه روی میزه !و از اتاق رفتم رو پشت و بوم..
.با خودم فک کردم: کت ... خب اون بارها منو نجات داده و..میدونم دوسم داره...حتی امروز غیرتشو رو خودم دیدم!...ولی..._اتفاقی افتاده؟
_ها؟ آها! نه...
_چیشده؟ بهم بگو! من تنها کسیم که از زندگی دو گانه تو خبر دارم!
با من من گفتم: خب... راستش...امروز...کتو دیدم...
_ ....
_تیکی؟ کت دوستم داره دیگه؟
_داشتم به این فکر میکردم...که ...کت ....خب...
_چی؟ کی؟ اه...بس کن تیکی!
_هیچی ولش کن...میرم بخوابم...
_ولی الان تازه غروبه!
رفتم خودمو رو تخت ولو کردم فکر کردم کت ...نه!! نه!!! از فکرش بیا بیرون!!! وای حسابی گیج شدم! اه...
_تق تق؟
...اشاره کردم بیا تو آلیا اومد بالا و گفت چطوری خواب آلو؟ الان که هنوز شب نشده!_آلیا حوصله تو ندارم! چی میخوای؟
آلیا شو که شد ولی سریع گفت خیلی خوب باشه اومدم یه چیزی بهت نشون بدم..
_بگو!
_نگاه کن ماری! اینم تویی!
_آره...! کی تو همچین وضعیتی فیلم میگیره؟؟؟
یهو صدای تو دماغی سابرینا به وضوح اومد: کلویی جون! به نظرت خوب فیلم گرفتم؟
رسید به اون قسمتی که لوکا آدرینو گرفت جلوی کاتاکلیسم و ...جیغ زدم خاموشش کن!
_ولی...
آلیا با دست پاچگی خاموشش کرد: ماری؟تو خوبی؟
_الان این همه راه اومدی این فیلمو نشونم بدی اعصابمو بهم بریزی؟
_ا...نه! گوش کن!
_او..آهان باشه...پس خوب گوش کن..
_آره خوب
_آره! حالا این جارو ببین.
دوباره گوشیشو در آورد
_ترو خدا اون فیلم رو دوباره نزار!
_میزنم جلو!
_اه...باشه
یهو دیدم من پریدم و نجاتشون دادم! چی؟ واستا ! پس چرا یادم نیست؟ آلیا چشمکی زد و گفت اصلا فکرشم نمیکردم اینقدر شجاع باشی
... من پریدمو هر دو رو نجات دادم و من و آدرین بی هوش شدیم لوکا با خشم بلند شد و به من که آدرینو بغل کردم نگاه کرد... وای! من آدرینو بغل کردم؟ لپام داغ شد.
..لوکا پاشد و عصبانی از اون جا دور شد...ولی با یه چادر با عکس جگد استون و راک اند رول گذاشت رو ما دو تا و رفت...داشتم شاخ در میآوردم! آلیا گوشیشو خاموش کرد و گفت مرینت ما باید ته توی این قضیه رو در بیاریم!
گفت همین اکومایی شدن یه دختر و دیونه شدن یه برادر نسبتن آرومش تو یه روز! دعوای پسر مظلومی‌مثل آدرین! راستم میگفت! گفتم تازه! لوکا اول با آدرین دعوا کرد ولی الان از اون محافظت کرده!
_دقیقا!
یاد حرفای آدرین تو دستای کاتاکلیسم افتادم...یاد گریش..یاد بغل طولانیمون.. با سرخی گفتم: نه!
_همین؟
_نه یه چیز دیگه هم هست!
آلیا کامنت‌هارو باز کرد و به یه کامنت اشاره کرد میون این همه کامنت به سلامتی و امید وارم به زودی ببینمت یه کامنت بود که نوشته بود امید وارم هرگز نبینمت لایلا راسی! شاخ در آوردم!
: این کیه؟ آلیا گفت لوکاعه!_چی؟ لوکا؟
آره حالا اینجارو ببین!
گفتم آره ما باید ته توی این قضیه را در بیاریم! پوند ایت!
و مشتمو جلو بردم! آلیا گفت پوند وات؟ دستپاچه گفتم هیچی همون بزن قدش!
اوف..
...از زبان لوکا:
جولیکا با حوله از تو حموم اومد بیرون و داد زد چته؟ گیتار پاره شد! پوف...آدرینه ....! (فحش داد سانسور کردم بیتربیت!) دارم براش ! گیتارمو پرت کردم به گوشه و آهنگی رو که برای مرینت نوشته بودمو تکمیل کردمو دو بار خوندم یعنی خوب شده؟ خوشش میاد؟
با خودم گفتم همین فردا پوزتو به خاک میمالم آدرین اگرست !... اونوقت می‌فهمی‌که مرینت مال منه!...
)چیشده؟ باز داری به لیدیت فکر میکنی؟
آهی کشیدم که یعنی آره... یهو سکوتو شیکستم: پلگ! میگم به نظرت مای لیدی از من خوشش میاد؟
_چیه؟
پلگ گفت الکی فکر و خیال نکن اون گفته یکی دیگه رو دوست داره! و رفت پایه کامپیوترم... گفتم ولی شاید بتونم نظرشو عوض کنم..._اون که بهت گفت یکی دیگه رو دوست داره چرا بیخیالش نمیشی؟
_اما..
_بیا این جارو ببین! گند زدن به اسم اگرست!
فیلم دعوای من و لوکاس پلگ گفت میخوای بریم کامنتا رو بخونیم؟
_آورین...بعد اگه بابات این فیلمو دیده باشه چی؟
.... من پنیر میخوام!
( الهی کارد بخوره به اون شیکمت! نسل کممبر و از بین بردی تو!) ...از زبان سوم شخص:
......تمام شد!!! نظر بدید حتما!
تیکه‌‌‌ای از قسمت آینده!
اگه زیاد نظر بدین احتمالا ضد حالی نزنم!
راستی یه سوال لوکا و آدرین قراره که به شکل جنجالی ای برای مرینت آهنگ بخونن! نظرسنجی:
1_ایرانی باشه؟
2_اینگلیسی باشه؟
و
اگه اینگلیسی زیرنویس فارسی داشته باشه یا نه؟
یادتون نره 20 تا نظر‌ها! '-'
تا پس فردا یعنی سه شنبه 20/12/98 نظرات آهنگ گرفته میشه بعد از اون حساب نیست '-'
باگ اوت!
یکشنبه 18 اسفند 1398 07:56 ب.ظ
خوبید؟
تعطیلات خوش میگذره؟
من روزایی که مدرسه بود بیشتر بودم
چون مامانم زیاد گیر نمیداد
ولی الان چون خونس و نمیره سرکار
ولم نمیکنه=/
این کلاسای انلاینم پدر مارو در اوردن
خب چندتا خب راجبع قسمتای ویژه
این از این
و روز پدرم مبارک=)
راستی روز زنم
مبارک
و خب تموم شد
شب خوبی داشته باشید=)♡♡♡
اینم پست جرمی
به خودت اعتماد کن
تو میتونی انجامش بدی
راستی بگم این پست جرمی‌مال روز زنه‌ها
نظرات :نظرات
آخرین ویرایش:یکشنبه 18 اسفند 1398 09:05 ب.ظ
یکشنبه 18 اسفند 1398 06:36 ق.ظ
چنتا والیپر اوردم از لیدی نوار و ......
اگه کامنتا به ۲۳ برسه بقیشونم میارم
اونا خیلی خوشگل ترن
اولی
وای من اینو خیلی دوس دارم
بعضیا از اینستا اومدن (یه پیج فرانسوی)
بعضیا هماز وب دنیای پونی و تیتان‌ها
بچه‌ها یادتونه یه عکس بود کت چتر گرفته بود و کنار لیدی وایساد
اما این لیدی نوار و مستر باگه
رینا روژ
اینم قشنگه البته میتونید نصف کنید تصویر رو و یک طرفش برای پسرها و طرف دیگه دختر‌ها استفاده کنن
و والیپر خیلی خوشگل میراکلس
کامنتا به ۲۳ برسه اوناهم میزارمشون
اونا بیشتر شیپ لیدینواری و ادرینت دارن
نظرات :۲۳ کامنت!!!!!
آخرین ویرایش:یکشنبه 18 اسفند 1398 06:56 ق.ظ
شنبه 17 اسفند 1398 11:07 ب.ظ
اومدم با چند تا عکس
مثل همیشه حرفی ندارم
برید ادامه مطلب
واکنش یه میراکولری به حیوانات اطرافش ( ساخت خودم )
نظرات :نظرات
آخرین ویرایش:شنبه 17 اسفند 1398 11:25 ب.ظ
تعداد صفحات : 10